معمولا کشورهای دیگر:
رادیو تلویزیون را برای بالا بردن سطح سواد و معلومات از یک طرف و از طرف دیگر رساندن خبرهای سریع و واقعی را به اطلاع عموم مردم، استفاده می کنند.
اما در ایران:
خبری که در سیما می بینید، به احتمال زیاد یا واقعیت ندارد، یا اصلا برعکس است! ایران تنها کشوری است که سیل و توفان و زلزله در غرب سبب شادمانی شان می شود! حتی زلزله هاییتی تاجایی خوب است که امریکا واردش نشده باشد! اینجا نه تنها اموزشی در کار نیست بلکه برنامه های مثلا اموزشی برای جذب مخاطب است برای سخنرانی اقا. حتی وسط برنامه نود تبلیغ سخنرانی اقا پخش می شود! درسریال ها مردهای زن دار به دنبال زن های دیگر هستند. البته همین سریال ها را سیما برای این پخش می کند که سخنرانی آقا را قبلش پخش کند و بینندگان را به زور پای آن بنشاند. پخش بازی های ورزشی هم برای نشان دادن ضعار علیه اسراییل و امریکاستِ و معرفی سرداران سپاه موجود در استادیوم!
تفریح بچه ها اینجا یعنی نشان دادن یک آخوند که درحال موعظه است! سینه زنی و عزاداری ویژه بچه ها هم که فراموش نمی شود.
صداوسیما بی تردید غیرمردمی ترین و خیانت کارترین رسانه ملی دنیاست! آقای ضرغامی بدان که خیانتت به مردم ایران را هرگز فراموش نخواهیم کرد و سرنوشت بدی در انتظار امثال تو، یامین پور، نجف زاده و همه خائنان به مردم است.
صداوسیما بی تردید غیرمردمی ترین و خیانت کارترین رسانه ملی دنیاست! آقای ضرغامی بدان که خیانتت به مردم ایران را هرگز فراموش نخواهیم کرد و سرنوشت بدی در انتظار امثال تو، یامین پور، نجف زاده و همه خائنان به مردم است.
شگردهای صدا و سیما برای خر کردن مردم در یکی و دو سال اخیر هم تغییراتی کرده است. برخی عبارتند از:
پاسخحذف-آوردن جوانان مرد خوش تیپ به عنوان مجری و گوینده برای جذب مردم (هنوز به حوزهی زنان زیبا البته وارد نشدهاند). تیپ و منش اکثر آنها با طرفداران جمهوری اسلامی و کلا ایدهال اسلام و تبلیغ جمهوری اسلامی اصلا خوانایی ندارد. به عبارت دیگر سیاستشان ماکیاولیستی بود، ماکیاولیستی تر شده است.
-پیش از این بسیاری از خبرها بایکوت بود یعنی هیچ از آنان نمیگفتند ولی در سالهای اخیر میدانند که به علت فناوریهای اطلاعاتی جدید (ماهواره، اینترنت) خبرها بیشتر به گوش مردم میرسد به همین دلیل دیگر در برخی موارد خبر نا مناسب برای نظام را میگویند ولی در ارائه خبر و تفسیر آنرا منحرف میکنند و آنرا کاملا به سود نظام برمیگردانند. به عبارت دیگر طوری القا میکنند که آنها سعی در سانسور ندارند ولی با زیرکی (مثلا نگفتن بخشی از واقعیت) اذهان را منحرف میکنند. این روند با برنامهی ۲۰:۳۰ در سالیان پیش آغازید ولی در سال اخیر این شیوه افزایش یافته است.
-افزایش تعداد فیلمهای غربی و آمریکایی
-استفاده از شیوههای امثال بی بی سی. مثل کج نشستن گوینده و طبیعی و خودمانی نشان دادن گویندهها (پیش از این گویندگان بویژه اخبار مثل مجسمه مینشستند و فقط لبانشان تکان میخورد ولی حالا کج مینشینند و دست خود را روی میز میگذارند و از این جمله)
-به وفور از ابتکارات شبکههای ماهوارهای استفاده میشود.
-افزایش گرافیکها (کلیپ، تصویر) خوب در صدا و سیما.
-سالیان دور پیش اصلا انتقادی حتا بر یک شهردار ساده وارد نبود (جمهوری اسلامی همه اش گل و بلبل بود). از زمان خاتمی انتقاد بر کارکردها با برنامههایی مثل در شهر شروع شد. هم اکنون شیوه فرق کرده است: مثلا به آبرسانی به یک شهرک انتقاد میکند، حتا گاهی شدید، ولی گاها بلافاصله با مسئول مربوطه صحبت میکند و آن مسئول موضوع را رفع و رجوع میکند یا قول اصلاح میدهد. اگر آن مسئول درجه صدم باشد، صدا و سیما اکراهی در خراب کردن وی ندارد ولی هر چه درجه وی بالاتر میرود و به ستون نظام نزدیکتر میشود، صدا و سیما اقدامات یا خرابکاری وی را بیشتر توجیه میکند و اگر وی باز هم زیادتر به ستون نظام نزدیک باشد، اصلا در مورد خرابکاریهای وی چیزی گفته نمیشود.
کسانی که دقت میکنند میتوانند این تفییرات و حتا بیشتر از این را بفهمند. به عبارت دیگر صدا و سیما و کلا دستگاه رسانهای نظام نسبت به مثلا ده سال پیش و حتا یک سال پیش خیلی موذیانهتر عمل میکند و این نیاز به آگاهی رسانی ما دارد (مثل همین نوشته شما)
ممنون از کامنت زیبای شما.
پاسخحذف