۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

آقای شریعتمداری، من شیفته آرامش شما شدم!

آقای شریعتمداری راست گفته‌اند که تا مرد سخن نگفته باشد، "راز هنرش نهفته باشد" واقعا هم بعد از حرف‌های دیشب شما در "روبه‌فردا"، من شیفته آرامش شما شدم. شما مثل آن پیرمردی که به‌دور از آبادی سر زمین پرت‌افتاده اش با گاو خیش می‌راند، آرام بودید. چطور توانستید به‌این‌خوبی به مغزتان استراحت بدهید و ازآن کار نکشید؟ به‌این‌خوبی بدون کارکشیدن از مغز، حرف‌های دیگران را مثل ضبط‌صوت تکرار می‌کنید و در سناریوی ذهنی‌تان همه را صهیونیست و امریکایی می‌خوانید. اما باید تمرین کنید تا درمقابل حرف ساده دیگران این‌طور هول نشوید و آرامش معروف تان را داشته باشید. وقتی شما راهپیمایی سبزها را بدون مجوز خواندید و کواکبیان هم تجمع میدان ولیعصر احمدی‌نژاد را بدون مجوز دانست، شما بیخود قاتی کردید و نمی دانستید احمدی‌نژاد کار خوبی کرده یا نه! البته مثل خود احمدی نژاد شما هم می گفتید که همه خارجی هستند و سندش هم موجود است!
خوب که فکر می‌کنم می‌بینیم بیخود شما به آرامش نرسیده‌اید؛ کسی که نه از اینترنت خبر دارد و نه از مطبوعات، نباید هم پیر بشود. حتی از مطالب چاپ‌شده در کیهان خودتان هم خبر ندارید! البته رمز آرامش شما در ادعاهایی است که مثل رییس‌تان احمدی‌نژاد که خودش را کارشناس همه‌جانبه می داند، می‌کنید. خوب عیبی ندارد که آدم ادعا کند کاری جز مطبوعات و خبر -آن‌هم در سطح بین‌المللی- ندارد، اما نتواند حتی اسم یک وب‌سایت را درست بگوید. من نمی‌دانم چرا می‌گویند شما بازجو بوده‌اید. آدمی با این آرامش مگر بازجو می‌شود؟ این‌که وسط مناظره ناگهان از کواکبیان پرسیدید که صریحا بگوید با موسوی است یا ضد او، که بازجویی نبود. یک سوال ساده بود ؛ آن‌هم با آرامش خاص شما!   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر