۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه
۱۳۸۸ اسفند ۵, چهارشنبه
حیدر مصلحی: من کی گفتم ریگی را سربازان گمنام امام زمان پاکستان دستگیر کردند؟
مصلحی در پاسخ به خبرنگاران درمورد چگونگی دستگیری گفت که این عملیات خیلی خیلی پیچیده بود. بعد هم نقشه ای از جیبش درآورد که با فونت 99 نام سیستان و بلوچستان روی آن نوشته بود و گفت: فقط مجازم همین را بگویم که عملیات اینجا انجام شد. بعد هم گفت که این نقشه را برای چاپ به روزنامه همشهری هم داده است! او در پاسخ یکی از خبرنگاران ماسک زده که با صدای تغییریافته اصرار در جزئیات عملیات داشت، گفت:" بچه مگر تو را نفرستاده بودیم صداوسیمای فارس؟ توی برنامه خودت کم گند زدی، اینجاهم آمده ای" یامین پور که لو رفته بود گفت:" چطور شما که خیلی کاردرست و باهوشید، فهمیدید ریگی در هواپیمای قزاقستان بوده؟" مصلحی گفت"ابله اگر از پاکستان می اوردیمش که همه می فهمیدند!" مصلحی با شنیدن پچپچه حضار گفت"من کی گفتم که سربازان گمنام امام زمان پاکستان ریگی را گرفته اند؟ اصلا شما همه از ایادی دشمن هستید و خودی هایتان بدتر از غیرخودی است!" بعد هم جلسه را ترک کرد!
۱۳۸۸ اسفند ۲, یکشنبه
آقای لاریجانی، سیانان را توی والفجر چند گرفتید؟
چطور است که وزارت ارشاد اعلام کرده مصاحبه با تلویزیونهای خارجی مصداق جرم است و نیروی انتظامی تهدید کرده حساب تلویزیون های خارجی و مصاحبهکنندگانش را خواهد رسید، اما جواد لاریجانی در روز روشن با کریستین امان پور و تلویزیون سیانان مصاحبه میکند و چنان "میسیز امان پور"ی به نافش میبندد که آب از لب و لوچه بیننده سرازیر میشود!
سوال من این بود که سیانان از کی تا حالا تلویزیون خارجی حساب نمیشود و برای محمدجواد لاریجانی مصاحبه کردن با آن آزاد است؟! مگر ما خبر نداشته باشیم و در عملیات والفجر جدیدی آنجا را هم به خاک ایران ملحق کرده باشند! بعد هم چطور است که وقتی سردبیر آفتاب یزد با بیبیسی مصاحبه می شود، 20.30 و کیهان او را تبدیل به کارمند بیبیسی و پناهنده به انگلیس میکنند، اما محمدجوادلاریجانی با مصاحبهاش کارمند سیانان حساب نمیشود؟
سوال من این بود که سیانان از کی تا حالا تلویزیون خارجی حساب نمیشود و برای محمدجواد لاریجانی مصاحبه کردن با آن آزاد است؟! مگر ما خبر نداشته باشیم و در عملیات والفجر جدیدی آنجا را هم به خاک ایران ملحق کرده باشند! بعد هم چطور است که وقتی سردبیر آفتاب یزد با بیبیسی مصاحبه می شود، 20.30 و کیهان او را تبدیل به کارمند بیبیسی و پناهنده به انگلیس میکنند، اما محمدجوادلاریجانی با مصاحبهاش کارمند سیانان حساب نمیشود؟
۱۳۸۸ اسفند ۱, شنبه
صداوسیما قبل از 22 بهمن/بعد از 22 بهمن!
قبل از راهپیمایی: از مردم غیور بهشدت دعوت میشود فارغ از رنگها در راهپیمایی شرکت کنند. حضور باشکوه مردم نشان از وحدت و یکدلی و پشیمانی دارد؛ آغوش ما همیشه پذیرای سران معترضین است. امروز روز اختلاف نیست، روز وحدت است!
بعد از راهپیمایی:امروز روز شکست فتنه بود؛ دیدیم که سران فتنه که میخواستند با "حیلهگری" خود را وارد صف امت کنند، چطور از خود مردم تودهانی خوردند. حضور 50 میلیونی امت حزبالله نشان داد صفش از صف فتنهگران جداست و حرف از آشتیزدن بیهوده است! اینها دمشان به امریکا و اسرائیل وصل است و سنخیتی با ما ندارند. امت ما سر وحدت با اینها ندارد و علیرغم بازگشت ظاهریشان، تقاضای محاکمه و اشد مجازات را دارد.
نتیجه: بهحرف دیکتاتور اعتماد نکن، به ویژه از نوع عمامهبهسرش!
نتیجه: بهحرف دیکتاتور اعتماد نکن، به ویژه از نوع عمامهبهسرش!
۱۳۸۸ بهمن ۲۳, جمعه
خوب شد بادکنک دست بچه بود!
آقا من توی راهپیمایی ها باتوم خورده ام، با میله توی کمرم زده اند، کتک هم خورده ام. اما صلوات فرستادن مردم توی راهروی متروی انقلاب از همه اینها بدتر بود. جمعیت تنگ بود و مدام برای سلامتی رهبر صلوات می فرستادند و من عصبی تر می شدم. ناگهان دست یک بچه سه تا بادکنک روزنامه جوان دیدم. خودکارم را درآوردم و یکی از بادکنک ها را ترکاندم و تا جمعیت بفهمد چه شد، رسیدیم به آخر راهرو! اما آنجا اتفاق دیگری افتاد و مردی که پشت سرم بود از سلامتی رهبر شروع کرد وبعد به موسوی بدوبیراه گفت. اما وقتی مرگ بر پسران و دختران جوان گفت، ناگهان عصبانی شدم و هو کردم. میان آن همه راستی اول ترسیدم، اما دیدم مردم هم تاییدم کردند و گفتند باید برای اصلاح دعا کرد.من برگشتم و شعاردهنده را که ریش خیلی بلندی داشت و از اصلاح پذیرنبودن جوان ها می گفت، دیدم و فریاد زدم:"اول خودت برو سلمانی تا اصلاح بشوی!" بعد هم از پله ها بالا رفتم.
۱۳۸۸ بهمن ۲۰, سهشنبه
امام خمینی کارمند صداوسیما شد!
در پی استفاده همهجانبه از سخنان امام خمینی برای کوبیدن راهپیمایی روز قدس، عاشورا و...، امام خمینی به استخدام دائمی این سازمان درآمد. بهاین ترتیب ازین پس بین تصاویر برگزیده از تظاهرکنندگان سبز، بهجای مجری تلویزیون سخنرانیهای امام خمینی پخش میشود.
۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه
سوتی فروسی پور در مصاحبه بعد از دربی!
فردوسی پور بعد از پایان دربی در مصاحبه تلویزیونی به علی دایی پرسید که چرا مجتبی زارعی را نیم ساعت از روی بلند کرد، و بعد وارد بازی کرد. وقتی دایی جواب داد که زارعی را بلند نکرده، فردوسی پور گفت: "پس چه چیزی را بلند کرده بودید؟" و قاه قاه خندید!
سوتی فروسی پور در مصاحبه بعد از دربی!
فردوسی پور بعد از پایان دربی در مصاحبه تلویزیونی به علی دایی پرسید که چرا مجتبی زارعی را نیم ساعت از روی بلند کرد، و بعد وارد بازی کرد. وقتی دایی جواب داد که زارعی را بلند نکرده، فردوسی پور گفت: "پس چه چیزی را بلند کرده بودید؟" و قاه قاه خندید!
اشتراک در:
پستها (Atom)