۱۳۸۸ آذر ۸, یکشنبه

مضحک ترین تصمیم یک هیات دولت ایرانی!

امروز هیات دولت در یک اقدام قاطع به ریاست محمود احمدی نژاد با سلام و صلوات فراوان ساخت سریع ده سایت غنی سازی هریک به بزرگی سایت نطنز را تصویب کرد! به مغز کوچک هیچ کس از اعضای محترم هیات دولت هم نرسید که کشوری که تنها نیروگاه هسته ایش در بوشهر خوابیده و هیچ نیروگاه دیگری هم در دست ساخت ندارد، سوخت هسته ای تولیدشده در ده سایت غنی‌سازی را برای کجای اعضای هیات دولتش می خواهد!

۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

سوتی بامزه برنامه رادیویی "...واما امشب"!

دیشب توی ماشین نشسته بودم و از شبکه جوان برنامه ساعت هشت شب "...واما امشب" درباره حج را گوش می‌کردم، که یک مرتبه از خنده ترکیدم و مجبور شدم ماشین را کنار بکشم! ماجرا ازین قرار بود که گزارشگر برنامه از مردم ‌پرسیده بود چه‌جوری به حج می‌روند و حالا پاسخ‌ها به‌این ترتیب پخش می‌شد:"با آمادگی کامل"، "با قلبی پاک"، "با خلوص نیت"...که ناگهان کسی گفت:"با هواپیما"! شما بودید نمی ترکیدید؟

آقا جواد با این‌همه بگیر و ببند، جنس خوب از کجا به بدن می زنی؟

به‌جای این مربیان بخت‌برگشته لیگ برتری، این روزها باید از سیاستمدارانی که در شبکه‌های مختلف صداوسیما اطراق کرده‌اند، تست اعتیاد گرفت. دیشب نبودید ببینید این محمدجواد لاریجانی چه هایپری شده بود، ملنگ ملنگ! جلوی مرتضی حیدری کودتاچی نشسته بود و چیزها می گفت که هیچ آدم عاقلی به زبان نمی‌آورد! از جمله این‌که "برای غرب بد است چند سال دیگر بگوید با کشور سوپرپیشرفته‌ای مثل ایران خوب رفتار نکرده"، "این‌که امریکا می‌خواهد در انتخابات ما دخالت کند، از ضعف دیپلماسی و فکر قدیمی آن است"، "صحبت‌های عسلی اوباما در برابر شیطنت های اخیرش چیزی نیست"، "مذاکره باید برسر این باشد که ما سلاح اتمی داریم یا نه"، "آن‌ها طفل حرامزاده‌ای را از آژانس به شورای امنیت بردند."،" امریکا و انگلیس و فرانسه کی هستند که بخواهند با ما مذاکره کنند؟"، "ایران در شورای حقوق بشر خیلی فعال است و در زمان آیت الله شاهرودی ما کار بزرگی کردیم و حقوق بشر را به حقوق شهروندی در ایران تبدیل کردیم."، "در شورای بشر به ما اتهام هایی می زنند که مال دین اسلام است و از ما می‌خواهند قوانین دین اسلام را عوض کنیم."
البته حیدری هم بیکار ننشست و گفت:" اتفاقا ما در موضوع هسته‌ای کلیرنس خوبی گرفتیم" و نشان داد کشوری که در آن به‌سر می برده و به قول خودش خیلی دور بوده، کجا بوده!

۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه

خیلی بامزه است که در ایران فحش دادن به روسیه جرم است و در روسیه نیست!

خیلی جالب است که مردم را در خیابان‌ها به‌خاطر شعار دادن علیه روسیه با باتوم می‌زنند و به‌زندان می‌اندازند، اما در خود روسیه با مخالفانشان چنین رفتاری ندارند! در نمازجمعه و حرف‌های رهبر بارها شنیده‌ایم که " عده‌ای در خیابان‌ها به جای مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل، شعارهای انحرافی و ضدانقلابی مرگ بر چیزهای دیگر سرمی‌دهند!" یعنی این‌ها اینقدر ذلیل شده اند که حتی نمی‌توانند بگویند مردم شعار "مرگ بر روسیه" و "مرگ بر چین" سرمی‌دهند؟! و تازه شعار علیه این دو کشور سوسیالیستی و ضدمذهب را انحرافی و ضدانقلابی می‌دانند. حتی جرات اسم بردن از روسیه و چین را نداند. در تاریخ به خاطر دارید کشور تا این حد مقابل بیگانه زبون و ذلیل شده باشد؟
بعدش هم از کی تا حالا شعارهای "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر استکبار" شده است شعار ضدانقلابی؟ مگر شما موافق دیکتاتوری و استکبار هستید؟

۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

زرنگی همشهری اصفهانی ما!

حتما ماجرای راننده ایرانی در کانادا را شنیده‌اید که دنده عقب می‌رفته وبه ماشینی می‌زند و پلیس که می‌آید، از راننده ایرانی عذرخواهی می‌کند و می گوید " لابد راننده کانادایی مست است که مدعی‌ است شما دنده عقب می‌رفتید!" حالا اتفاق جالب‌تری در اتوبان اصفهان رخ داده:
همشهری اصفهاني ما توی اتوبان با سرعت ۱۸۰ كيلومتر در ساعت می رفته كه پليس با دوربينش شكارش مي كند و ماشينش را و متوقف مي كند. پليس مي‌آید كنار ماشين و می‌گوید: گواهينامه و كارت ماشينو بدين.اصفهانی با لهجه غلیظی می‌گوید:" من گواهينامه ندارم. اين ماشينم مالی من نيست. كارتا ايناشم پيشي من نيست. من صَحَب ماشينا كشتم آ جنازشا انداختم تو صندق عقب. چاقوش هم صندلی عقب گذاشتم! حالاوَم داشتم ميرفتم از مرز فرار كونم، شوما منا گرفتين." مامور پليس كه حسابی گیج شده بوده بيسيم می‌زند به فرمانده‌اش و عين قضيه را تعريف می‌كند و درخواست كمك فوری مي‌كند. فرمانده اش هم ميگوید که او كاری نكند تا خودش برسد! فرمانده در اسرع وقت خودش را به محل می‌رساند و به راننده اصفهاني مي‌گوید: آقا گواهينامه؟ اصفهانی گواهينامه اش را از توی جيبش در مي‌آورد و می‌دهد به فرمانده. فرمانده می‌گوید: كارت ماشين؟ اصفهانی كارت ماشين را كه به نام خودش بوده از جيبش در می‌آورد و مي‌دهد به فرمانده. فرمانده که روی صندلی عقب چاقویی نیافته، عصبانی دستور می‌دهد راننده در صندوق عقب را باز كند. اصفهانی در را باز ميكند و فرمانده مي‌بيند كه صندوق هم خالي است. فرمانده كه حسابي گيج شده بوده، به راننده اصفهانی مي‌گوید:" پس اين مأمور ما چي ميگه؟!" اصفهانی مي‌گوید: "چی ميدونم والا جناب سرهنگ! حتماً الانم می‌خواد بگد من داشتم ۱۸۰ تا سرعت می‌رفتم؟"

۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

مالیات 410 میلیون تومانی جایزه نوبل شیرین عبادی!

امروز صبح شیرین عبادی طی یک تماس تلفنی در برنامه رادیویی بی‌بی‌سی از مشکلات جدیدش در کشور گفت: مدال لژیون دونور و جایزه نوبلش را دولت گرفته و پس نمی‌دهد. اما از آن جالب‌تر مالیات 410 میلیون تومانی است که دولت به جایزه صلح نوبل او بسته! درحالی‌که طبق قانون، مالی که از طریق هبه یا بخشش به‌دست می‌آید مالیات ندارد و در هیچ‌ کشور دیگری تاکنون از بخش نقدی جایزه نوبل مالیات دریافت نشده است. مبلغ جایزه یک میلیون و سیصد هزار دلار است.

۱۳۸۸ آبان ۱۲, سه‌شنبه

دومین اتهام مضحک قضایی بعد از انقلاب زده شد!

اولین بار جرم مطبوعاتی عمران صلاحی، طنزپرداز فقید مجله ادبی آدینه در اوایل دهه 1370 بود که همه را به خنده انداخت. جرم او توهین به "حضرت آدم" در یکی از مطالب طنزش بود! حال پس از حدود دو دهه یک اتهام سیاسی است که باردیگر مردم را به خنده انداخته. روز یکشنبه بهزاد نبوی معروف به چریک پیر به اتهام "اخلال در ترافیک" در دادگاه حاضر شد. ازین پس مواظب باشید که بعد از ردشدن از چراغ قرمز سر از اوین درنیاورید!